معنی ربوده شده

واژه پیشنهادی

ربوده شده

مسلوب


نویسنده فیلم ربوده شده

بیژن میرباقری


کارگردان فیلم ربوده شده

بیژن میرباقری


موسیقی فیلم ربوده شده

علیرضا افکاری


فیلمبردار فیلم ربوده شده

کیوان معتمدی


از بازیگران فیلم ربوده شده

امیر علیان

بهرنگ حجازی

حامد جوادی

روزبه بمانی

حل جدول

لغت نامه دهخدا

ربوده

ربوده. [رُ دَ / دِ] (ن مف) گرفتار. مجذوب و شیفته:
دیوانه شد دلم که ربودش به غمزه یار
عقلی چنان بجای نباشد ربوده را.
کاتبی.
- ربوده ٔ عشق، مغلوب عشق. گرفتار عشق:
که نه تنها منم ربوده ٔ عشق
هر گلی بلبلی غزلخوان داشت.
سعدی.
|| گرفته و تاراج شده و دزدیده. (ناظم الاطباء). مختلَس. خُلْسه. مسلوب. (یادداشت مرحوم دهخدا):
در ثیاب ربوده از درویش
کی بدست آیدت بهشت و ثواب.
ناصرخسرو.


ربوده عقل

ربوده عقل. [رُ دَ / دِ ع َ] (ص مرکب) گول خورده. (ناظم الاطباء). مسلوب. سلیب. (منتهی الارب). آنکه عقل از وی رفته باشد. (ناظم الاطباء).

فرهنگ فارسی هوشیار

ربوده

(اسم) چیزی را با تردستی برداشته و چابکی در برده، دزدیده تاراج شده، مجذوب.

فرهنگ معین

ربوده

دربرده، تاراج شده، مجذوب. [خوانش: (رُ دِ یا دَ) (ص مف.)]

فرهنگ عمید

ربوده

چیزی یا کسی که دریده‌شده، دربرده،

معادل ابجد

ربوده شده

526

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری